Home
| |
Audio
| |
Index
| |
Verses
دوم پادشاهان - II Kings
Chapter:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
1
و چون عَتَلْیا، مادر اَخَزْیا دید كه پسرش مرده است، او برخاست و تمامی خانوادۀ سلطنت را هلاك ساخت.
2
اما یهُوشَبَع دختر یورام پادشاه كه خواهر اَخَزْیا بود، یوآش پسراَخَزْیا را گرفت، و او را از میان پسران پادشاه كه كشته شدند، دزدیده، او را با دایهاش در اطاق خوابگاه از عَتَلْیا پنهان كرد و او كشته نشد.
3
و او نزد وی در خانۀ خداوند شش سال مخفی ماند و عَتَلْیا بر زمین سلطنت مینمود.
4
و در سال هفتم، یهُویاداع فرستاده، یوزباشیهای كریتیان و شاطران را طلبید و ایشان را نزد خود به خانۀ خداوند آورده، با ایشان عهد بست و به ایشان در خانۀ خداوند قسم داد و پسر پادشاه را به ایشان نشان داد.
5
و ایشان را امر فرموده، گفت: «كاری كه باید بكنید، این است: یك ثلث شما كه در سَبَّت داخل میشوید به دیدهبانی خانۀ پادشاه مشغول باشید.
6
و ثلث دیگر به دروازۀ سُوْر و ثلثی به دروازهای كه پشت شاطران است، حاضر باشید، و خانه را دیدهبانی نمایید كه كسی داخل نشود.
7
و دو دستۀ شما، یعنی جمیع آنانی كه در روز سَبَّت بیرون میروید، خانۀ خداوند را نزد پادشاه دیدهبانی نمایید.
8
و هر كدام سلاح خود را به دست گرفته، به اطراف پادشاه احاطه نمایید و هر كه از میان صفها درآید، كشته گردد. و چون پادشاه بیرون رود یا داخل شود، نزد او بمانید.»
9
پس یوزباشیها موافق هر چه یهُویاداع كاهن امر فرمود، عمل نمودند، و هر كدام كسان خود را خواه از آنانی كه در روز سَبَّت داخل میشدند و خواه از آنانی كه در روز سَبَّت بیرون میرفتند، برداشته، نزد یهُویاداع كاهن آمدند.
10
و كاهن نیزهها و سپرها را كه از آن داود پادشاه و در خانۀ خداوند بود، به یوزباشیها داد.
11
و هر یكی از شاطران، سلاح خود را به دست گرفته، از طرفراست خانه تا طرف چپ خانه به پهلوی مذبح و به پهلوی خانه، به اطراف پادشاه ایستادند.
12
و او پسر پادشاه را بیرون آورده، تاج بر سرش گذاشت، و شهادت را به او داد و او را به پادشاهی نصب كرده، مسح نمودند و دستك زده، گفتند: «پادشاه زنده بماند.»
13
و چون عَتَلْیا آواز شاطران و قوم را شنید، نزد قوم به خانۀ خداوند داخل شد.
14
و دید كه اینك پادشاه بر حسب عادت، نزد ستون ایستاده. و سروران و كَرِنّانوازان نزد پادشاه بودند و تمامی قوم زمین شادی میكردند و كَرِنّاها را مینواختند. پس عَتَلْیا لباس خود را دریده، صدا زد كه خیانت! خیانت!
15
و یهُویاداعِ كاهن، یوزباشیها را كه سرداران فوج بودند، امر فرموده، ایشان را گفت: «او را از میان صفها بیرون كنید و هر كه از عقب او برود، به شمشیر كشته شود.» زیرا كاهن فرموده بود كه در خانۀ خداوند كشته نگردد.
16
پس او را راه دادند و از راهی كه اسبان به خانۀ پادشاه میآمدند، رفت و در آنجا كشته شد.
17
و یهُویادع در میان خداوند و پادشاه و قوم عهد بست تا قوم خداوند باشند و همچنین در میان پادشاه و قوم.
18
و تمامی قوم زمین به خانۀ بَعْل رفته، آن را منهدم ساختند و مذبحهایش و تماثیلش را خرد درهم شكستند. و كاهن بَعْل، مَتّان را روبروی مذبحها كشتند و كاهن ناظران بر خانۀ خداوند گماشت.
19
و یوزباشیها و كریتیان و شاطران و تمامی قوم زمین را برداشته، ایشان پادشاه را از خانۀ خداوند به زیر آوردند و به راه دروازۀ شاطران به خانۀ پادشاه آمدند و او بر كرسی پادشاهان بنشست.
20
و تمامی قوم زمینشادی كردند و شهر آرامی یافت و عَتَلْیا را نزد خانۀ پادشاه به شمشیر كشتند.
21
و چون یوآش پادشاه شد، هفت ساله بود.
Top
| |
Print This Page
Top
|
Next Chapter
| |
Index
| |
Home
Full online version
here
[with search engine, multilingual display and audio Bible]