Home
| |
Audio
| |
Index
| |
Verses
زکريا Zechariah
Chapter:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
1
و باز چشمان خود را برافراشته، نگریستم و طوماری پرّان دیدم.
2
و او مرا گفت: «چه چیز میبینی؟» گفتم: «طوماری پرّان میبینم كه طولش بیست ذراع و عرضش ده ذراع میباشد.»
3
او مرا گفت: «این است آن لعنتی كه بر روی تمامی جهان بیرون میرود، زیرا كه از این طرف هر دزد موافق آن منقطع خواهد شد و از آن طرف هر كه سوگند خورَدْ موافق آن منقطع خواهد گردید.
4
یهوه صبایوت میگوید: من آن را بیرون خواهم فرستاد و به خانه دزد و به خانه هر كه به اسم من قسم دروغ خورَد داخل خواهد شد و در میان خانهاش نزیل شده، آن را با چوبهایش و سنگهایش منهدم خواهد ساخت.»
5
پس فرشتهای كه با من تكلّم مینمود بیرون آمده، مرا گفت: «چشمان خود را برافراشته ببین كه اینكه بیرون میرود چیست؟»
6
گفتم: «این چیست؟» او جواب داد: «این است آن ایفایی كه بیرون میرود و گفت نمایش ایشان در تمامی جهان این است.»
7
و اینك وزنهای از سرب برداشته شد. و زَنی در میان ایفا نشسته بود.
8
و او گفت: «این شرارت است.» پس وی را در میان ایفا انداخت و آن سنگ سُرب را بر دهنهاش نهاد.
9
پس چشمان خود را برافراشته، نگریستم و اینك دو زن بیرون آمدند و باد در بالهای ایشان بود و بالهای ایشان مثل بالهای لَقْلَقْ بود و ایفا را به میان زمین و آسمان برداشتند.
10
پس به فرشتهای كه با من تكلّم مینمود گفتم: «اینها ایفا را كجا میبرند؟»
11
او مرا جواب داد: «تا خانهای در زمین شِنْعار برای وی بنا نمایند و چون آن مهیا شود آنگاه او در آنجا بر پایه خود بر قرار خواهد شد.»
Top
| |
Next Chapter
| |
Index
| |
Home
Full online version
here
[with search engine, multilingual display and audio Bible]