Home
| |
Audio
| |
Index
| |
Verses
متی Matthew
Chapter:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
1
پس عیسی از هیکل بیرون شده، برفت.و شاگردانش پیش آمدند تا عمارتهای هیکل را بدو نشان دهند.
2
عیسی ایشان را گفت، آیا همهٔ این چیزها را نمیبینید؟ هرآینه به شما میگویم در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد که به زیر افکنده نشود!
3
و چون به کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد وی آمده، گفتند، به ما بگو که این امور کی واقع میشود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست.
4
عیسی در جواب ایشان گفت، زنهار کسی شما را گمراه نکند!
5
زآنرو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که، من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد.
6
و جنگها و اخبار جنگها را خواهید شنید. زنهار مضطرب مشوید زیرا که وقوع این همه لازم است، لیکن انتها هنوز نیست.
7
زیرا قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطیها و وباها و زلزلهها در جایها پدید آید.
8
امّا همهٔ اینها آغاز دردهای زه است.
9
آنگاه شما را به مصیبت سپرده، خواهند کشت و جمیع امّتها بجهت اسم من از شما نفرت کنند.
10
و در آن زمان، بسیاری لغزش خورده، یکدیگر را تسلیم کنند و از یکدیگر نفرت گیرند.
11
و بسا انبیای کَذَبه ظاهر شده، بسیاری را گمراه کنند.
12
و بجهت افزونی گناه محبّت بسیاری سرد خواهد شد.
13
لیکن هر که تا به انتها صبر کند، نجات یابد.
14
و به این بشارتِ ملکوت در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امّتها شهادتی شود؛ آنگاه انتها خواهد رسید.
15
پس چون مکروهِ ویرانی را که به زبان دانیال نبی گفته شده است، در مقام مقدّس بر پا شده بینید هر که خوانَد دریافت کند
16
آنگاه هر که در یهودیّه باشد به کوهستان بگریزد؛
17
و هر که بر بام باشد، بجهت برداشتن چیزی از خانه به زیر نیاید؛
18
و هر که در مزرعه است، بجهت برداشتن رخت خود برنگردد.
19
لیکن وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایّام!
20
پس دعا کنید تا فرار شما در زمستان یا در سَبَّت نشود،
21
زیرا که در آن زمان چنان مصیبت عظیمی ظاهر میشود که از ابتدای عالم تا کنون نشده و نخواهد شد!
22
و اگر آن ایّام کوتاه نشدی، هیچبشری نجات نیافتی، لیکن بخاطر برگزیدگان، آن روزها کوتاه خواهد شد.
23
آنگاه اگر کسی به شما گوید، اینک، مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مکنید،
24
زیرا که مسیحان کاذب و انبیا کَذَبَه ظاهر شده، علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی.
25
اینک، شما را پیش خبر دادم.
26
پس اگر شما را گویند، اینک، در صحراست، بیرون مروید یا آنکه در خلوت است، باور مکنید،
27
زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد.
28
و هر جا که مرداری باشد، کرکسان در آنجا جمع شوند.
29
و فوراً بعد از مصیبت آن ایّام، آفتاب تاریک گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و قوّتهای افلاک متزلزل گردد.
30
آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت، جمیع طوایف زمین سینهزنی کنند و پسر انسان را بینند که بر ابرهای آسمان، با قوّت و جلال عظیم میآید؛
31
و فرشتگان خود را با صور بلند آواز فرستاده، برگزیدگان او را از بادهای اربعه از کران تا بکران فلک فراهم خواهند آورد.
32
پس از درخت انجیر مثلش را فرا گیرید که چون شاخهاش نازک شده، برگها میآورد،میفهمید که تابستان نزدیک است.
33
همچنین شما نیز چون این همه را بینید، بفهمید که نزدیک بلکه بر در است.
34
هرآینه به شما میگویم تا این همه واقع نشود، این طایفه نخواهد گذشت.
35
آسمان و زمین زایل خواهد شد، لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد.
36
امّا از آن روز و ساعت هیچ کس اطّلاع ندارد، حَتَّی ملائکه آسمان جز پدر من و بس.
37
لیکن چنانکه ایّام نوح بود، ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود.
38
زیرا همچنان که در ایّام قبل از طوفان میخوردند و میآشامیدند و نکاح میکردند و منکوحه میشدند تا روزی که نوح داخل کشتی گشت،
39
و نفهمیدند تا طوفان آمده، همه را ببرد، همچنین ظهور پسر انسان نیز خواهد بود.
40
آنگاه دو نفری که در مزرعهای میباشند، یکی گرفته و دیگری واگذارده شود.
41
و دو زن که دستآس میکنند، یکی گرفته و دیگری رها شود.
42
پس بیدار باشید زیرا که نمیدانید در کدام ساعت خداوند شما میآید.
43
لیکن این را بدانید که اگر صاحب خانه میدانست در چه پاس از شب دزد میآید، بیدار میماند و نمیگذاشت که به خانهاش نقب زند.
44
لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان میآید.
45
پس آن غلام امین و دانا کیست که آقایش او را بر اهل خانهٔ خود بگمارد تا ایشان را در وقتمعیّن خوراک دهد؟
46
خوشابحال آن غلامی که چون آقایش آید، او را در چنین کار مشغول یابد.
47
هرآینه به شما میگویم که او را بر تمام مایملک خود خواهد گماشت.
48
لیکن هرگاه آن غلام شریر با خود گوید که آقای من در آمدن تأخیر مینماید،
49
و شروع کند به زدن همقطاران خود و خوردن و نوشیدن با میگساران،
50
هرآینه آقای آن غلام آید، در روزی که منتظر نباشد و در ساعتی که نداند،
51
و او را دو پاره کرده، نصیبش را با ریاکاران قرار دهد در مکانی که گریه و فشار دندان خواهد بود.
Top
| |
Next Chapter
| |
Index
| |
Home
Full online version
here
[with search engine, multilingual display and audio Bible]