Home
| |
Audio
| |
Index
| |
Verses
پيدايش - Genesis
Chapter:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
1
و سارای، زوجۀ ابرام، برای ویفرزندی نیاورد. و او را كنیزی مصری، هاجر نام بود.
2
پس سارای به ابرام گفت: «اینك خداوند مرا از زاییدن باز داشت. پس به كنیز من درآی، شاید از او بنا شوم.» و ابرام سخن سارای را قبول نمود.
3
و چون ده سال از اقامت ابرام در زمین كنعان سپری شد، سارای زوجۀ ابرام، كنیز خود هاجر مصری را برداشته، او را به شوهر خود، ابرام، به زنی داد.
4
پس به هاجر درآمد و او حامله شد. و چون دید كه حامله است، خاتونش بنظر وی حقیر شد.
5
و سارای به ابرام گفت: «ظلم من بر تو باد! من كنیز خود را به آغوش تو دادم و چون آثار حمل در خود دید، در نظر او حقیر شدم. خداوند در میان من و تو داوری كند.»
6
ابرام به سارای گفت: «اینك كنیز تو به دست توست، آنچه پسند نظر تو باشد، با وی بكن.» پس چون سارای با وی بنای سختی نهاد، او از نزد وی بگریخت.
7
و فرشتۀ خداوند او را نزد چشمۀ آب در بیابان، یعنی چشمهای كه به راه شور است، یافت.
8
و گفت: «ای هاجر، كنیز سارای، از كجا آمدی و كجا میروی؟» گفت: «من از حضور خاتون خود سارای گریختهام.»
9
فرشتۀ خداوند به وی گفت: «نزد خاتون خود برگرد و زیر دست او مطیع شو.»
10
و فرشتۀ خداوند به وی گفت: «ذریت تو را بسیار افزون گردانم، به حدی كه از كثرت به شماره نیایند.»
11
و فرشتۀ خداوند وی را گفت: «اینك حامله هستی و پسری خواهی زایید، و اورا اسماعیل نام خواهی نهاد، زیرا خداوند تظلم تو را شنیده است.
12
و او مردی وحشی خواهد بود، دست وی به ضد هر كس و دست هر كس به ضد او، و پیش روی همۀ برادران خود ساكن خواهد بود.»
13
و او، نام خداوند را كه با وی تكلم كرد، «اَنْتَایلرُئی» خواند، زیرا گفت: «آیا اینجا نیز به عقب او كه مرا میبیند، نگریستم.»
14
از این سبب آن چاه را «بِئَرلَحَیرُئی» نامیدند، اینك در میان قادِش و بارَد است.
15
و هاجر از ابرام پسری زایید، و ابرام پسر خود را كه هاجر زایید، اسماعیل نام نهاد.
16
و ابرام هشتاد و شش ساله بود چون هاجر اسماعیل را برای ابرام بزاد.
Top
| |
Next Chapter
| |
Index
| |
Home
Full online version
here
[with search engine, multilingual display and audio Bible]