Home
| |
Audio
| |
Index
| |
Verses
اعداد - Numbers
Chapter:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
1
و مریم و هارون دربارۀ زن حبشی كه موسی گرفته بود، بر او شكایت آوردند، زیرا زن حبشی گرفته بود.
2
و گفتند: « آیا خداوند با موسی به تنهایی تكلم نموده است، مگر به ما نیز تكلم ننموده؟» و خداوند این را شنید.
3
و موسی مرد بسیار حلیم بود، بیشتر از جمیع مردمانی كه بر روی زمیناند.
4
در ساعت خداوند به موسی و هارون و مریمگفت: « شما هر سه نزد خیمۀ اجتماع بیرون آیید.» و هر سه بیرون آمدند.
5
و خداوند در ستون ابر نازل شده، به در خیمه ایستاد، و هارون و مریم را خوانده، ایشان هر دو بیرون آمدند.
6
و او گفت: « الا´ن سخنان مرا بشنوید: اگر در میان شما نبیای باشد، من كه یهوه هستم، خود را در رؤیا بر او ظاهر میكنم و در خواب به او سخن میگویم.
7
اما بندۀ من موسی چنین نیست. او در تمامی خانۀ من امین است.
8
با وی روبرو و آشكارا و نه در رمزها سخن میگویم، و شبیه خداوند را معاینه میبیند. پس چرا نترسیدید كه بر بندۀ من موسی شكایت آوردید؟»
9
و غضب خداوند بر ایشان افروخته شده، برفت.
10
و چون ابر از روی خیمه برخاست، اینك مریم مثل برف مبروص بود، و هارون بر مریم نگاه كرد و اینك مبروص بود.
11
و هارون به موسی گفت: « وای ای آقایم، بار این گناه را بر ما مگذار زیرا كه حماقت كرده، گناه ورزیدهایم.
12
و او مثل میتهای نباشد كه چون از رحم مادرش بیرون آید، نصف بدنش پوسیده باشد.»
13
پس موسی نزد خداوند استغاثه كرده، گفت: « ای خدا او را شفا بده!»
14
خداوند به موسی گفت: « اگر پدرش به روی وی فقط آب دهان میانداخت، آیا هفت روز خجل نمیشد؟ پس هفت روز بیرون لشكرگاه محبوس بشود، و بعد از آن داخل شود.»
15
پس مریم هفت روز بیرون لشكرگاه محبوس ماند، و تا داخل شدن مریم، قوم كوچ نكردند.
16
و بعد از آن، قوم از حضیروت كوچ كرده، در صحرای فاران اردو زدند.
Top
| |
Print This Page
Top
|
Next Chapter
| |
Index
| |
Home
Full online version
here
[with search engine, multilingual display and audio Bible]