Home
| |
Audio
| |
Index
| |
Verses
اعداد - Numbers
Chapter:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
1
و چون بلعام دید كه اسرائیل را بركت دادن به نظر خداوند پسند میآید، مثل دفعههای پیش برای طلبیدن افسون نرفت، بلكه به سوی صحرا توجه نمود.
2
و بلعام چشمان خود را بلند كرده، اسرائیل را دید كه موافق اسباط خود ساكن میبودند. و روح خدا بر او نازل شد.
3
پس مَثَل خود را آورده، گفت: « وحی بلعامبن بعور. وحی آن مردی كه چشمانش باز شد.
4
وحی آن كسی كه سخنان خدا را شنید و رؤیای قادر مطلق را مشاهده نمود. آنكه بیفتاد و چشمان او گشاده گردید.
5
چه زیباست خیمههای تو ای یعقوب! و مسكنهای تو ای اسرائیل!
6
مثل وادیهای كشیده شده، مثل باغها بر كنار رودخانه، مثل درختان عود كه خداوند غرس نموده باشد، و مثل سروهای آزاد نزد جویهای آب.
7
آب از دلوهایش ریخته خواهد شد. و بذر او در آبهای بسیار خواهد بود. و پادشاه او از اَجاج بلندتر، و مملكت او برافراشته خواهد شد.
8
خدا او را از مصر بیرون آورد. او را شاخها مثل گاو وحشی است. امتهای دشمنان خود را خواهد بلعید واستخوانهای ایشان را خواهد شكست و ایشان را به تیرهای خود خواهد دوخت.
9
مثل شیر نر خود را جمع كرده، خوابید. و مثل شیر ماده كیست كه او را برانگیزاند؟ مبارك باد هر كه تو را بركت دهد. و ملعون باد هر كه تو را لعنت نماید!»
10
پس خشم بالاق بر بلعام افروخته شده، هر دو دست خود را بر هم زد و بالاق به بلعام گفت: « تو را خواندم تا دشمنانم را لعنت كنی و اینك این سه مرتبه ایشان را بركت تمام دادی.
11
پس الا´ن به جای خود فرار كن! گفتم كه تو را احترام تمام نمایم. همانا خداوند تو را از احترام باز داشته است.»
12
بلعام به بالاق گفت: « آیا به رسولانی كه نزد من فرستاده بودی نیز نگفتم
13
كه اگر بالاق خانۀ خود را پر از نقره و طلا به من بدهد، نمیتوانم از فرمان خداوند تجاوز نموده، از دل خود نیك یا بد بكنم بلكه آنچه خداوند به من گوید آن را خواهم گفت؟
14
و الا´ن اینك نزد قوم خود میروم. بیا تا تو را اعلام نمایم كه این قوم با قوم تو در ایام آخر چه خواهند كرد.»
15
پس مَثَل خود را آورده، گفت: « وحی بلعامبن بعور. وحی آن مردی كه چشمانش باز شد.
16
وحی آن كسی كه سخنان خدا را شنید و معرفت حضرت اعلی را دانست و رؤیای قادر مطلق را مشاهده نمود. آنكه بیفتاد و چشمان او گشوده گردید.
17
او را خواهم دید لیكن نه الا´ن. او را مشاهده خواهم نمود اما نزدیك نی. ستارهای از یعقوب طلوع خواهد كرد و عصایی از اسرائیل خواهد برخاست و اطراف موآب را خواهد شكست. و جمیع ابنای فتنه را هلاك خواهد ساخت.
18
و ادوم مُلك او خواهد شد و دشمنانش (اهل) سعیر، مملوك او خواهند گردید. و اسرائیل به شجاعت عمل خواهد نمود.
19
و كسی كه از یعقوب ظاهر میشود، سلطنت خواهد نمود. و بقیه اهل شهر را هلاك خواهد ساخت.»
20
و به عمالقه نظر انداخته، مَثَل خود را آورده، گفت: « عمالیق اولِ امتها بود، اما آخر او منتهی به هلاكت است.»
21
و بر قینیان نظر انداخته، مَثَل خود را آورد و گفت: « مسكن تو مستحكم و آشیانه تو بر صخره نهاده (شده است).
22
لیكن قاین تباه خواهد شد، تا وقتی كه آشور تو را به اسیری ببرد.»
23
پس مَثَل خود را آورده، گفت: « وای! چون خدا این را میكند، كیست كه زنده بماند؟
24
و كشتیها از جانب كِتّیم آمده، آشور را ذلیل خواهند ساخت، و عابر را ذلیل خواهند گردانید، و او نیز به هلاكت خواهد رسید.»
25
و بلعام برخاسته، روانه شده، به جای خود رفت و بالاق نیز راه خود را پیش گرفت.
Top
| |
Next Chapter
| |
Index
| |
Home
Full online version
here
[with search engine, multilingual display and audio Bible]