Home
| |
Audio
| |
Index
| |
Verses
مزامير - Psalms
Chapter:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
1
[برای سالار مغنیان. مزمور داود] ای خدای تسبیح من، خاموش مباش!
2
زیرا که دهانِ شرارت و دهانِ فریب را بر من گشودهاند، و به زبان دروغ بر من سخن گفتهاند.
3
به سخنان کینه مرا احاطه کردهاند و بیسبب با من جنگ نمودهاند.
4
به عوض محبّتِ من، با من مخالفت میکنند، و امّا من دعا.
5
و به عوض نیکویی به من بدی کردهاند، و به عوض محبّت، عداوت نموده.
6
مردی شریر را بر او بگمار، و دشمن به دست راست او بایستد.
7
هنگامی که در محاکمه بیاید، خطا کار بیرون آید و دعای او گناه بشود.
8
ایّام عمرش کم شود و منصب او را دیگری ضبط نماید.
9
فرزندان او یتیم بشوند و زوجه وی بیوه گردد.
10
و فرزندان او آواره شده، گدایی بکنند و از خرابههای خود قوّت را بجویند.
11
طلبکار تمامی مایملک او را ضبط نماید و اجنبیان محنت او را تاراج کنند.
12
کسی نباشد که بر او رحمت کند و بر یتیمانِ وی احدی رأفت ننماید.
13
ذرّیت وی منقطع گردند و در طبقه بعد نام ایشان محو شود.
14
عصیان پدرانش نزد خداوند به یاد آورده شود و گناه مادرش محو نگردد.
15
و آنها در مدّ نظر خداوند دائماً بماند تا یادگاری ایشان را از زمین ببُرَد.
16
زیرا که رحمت نمودن را به یاد نیاوَرْد، بلکه بر فقیر و مسکین جفا کرد و بر شکسته دل تا او را به قتل رساند.
17
چون که لعنت را دوست میداشت، بدو رسیده و چون که برکت را نمیخواست، از او دور شده است.
18
و لعنت را مثل ردای خود در بر گرفت و مثل آب به شکمش درآمد و مثل روغن در استخوانهای وی.
19
پس مثل جامهای که او را میپوشاند، و چون کمربندی که به آن همیشه بسته میشود، خواهد بود.
20
این است اجرت مخالفانم از جانب خداوند و برای آنانی که بر جان من بدی میگویند.
21
امّا تو ای یهوّه خداوند، به خاطر نام خود با من عمل نما؛ چون که رحمت تو نیکوست، مرا خلاصی ده.
22
زیرا که من فقیر و مسکین هستم و دل من در اندرونم مجروح است.
23
مثل سایهای که در زوال باشد، رفتهام و مثل ملخ رانده شدهام.
24
زانوهایم از روزه داشتن میلرزد و گوشتم از فربهی کاهیده میشود.
25
و من نزد ایشان عار گردیدهام. چون مرا میبینند سر خود را میجنبانند.
26
ای یهوه خدای من مرا اعانت فرما، و به حسب رحمت خود مرا نجات ده،
27
تا بدانند که این است دست تو، و تو ای خداوند این را کردهای.
28
ایشان لعنت بکنند، امّا تو برکت بده. ایشان برخیزند و خجل گردند و امّا بندهٔ تو شادمان شود.
29
جفا کنندگانم به رسوایی ملبّس شوند و خجالت خویش را مثل ردا بپوشند.
30
خداوند را به زبان خود بسیار تشکّر خواهم کرد و او را در جماعت کثیر حمد خواهم گفت.
31
زیرا که به دست راست مسکین خواهد ایستادتا او را از آنانی که بر جان او فتوا میدهند برهاند.
Top
| |
Next Chapter
| |
Index
| |
Home
Full online version
here
[with search engine, multilingual display and audio Bible]