Home
| |
Audio
| |
Index
| |
Verses
مزامير - Psalms
Chapter:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
1
[قصیدهٔ آساف] چرا ای خدا ما را ترک کردهای تا به ابد و خشم تو بر گوسفندان مرتع خود افروخته شده است؟
2
جماعت خود را که از قدیم خریدهای، به یاد آور و آن را که فدیه دادهای تا سبط میراث تو شود و این کوه صهیون را که در آن ساکن بودهای.
3
قدمهای خود را بسوی خرابههای ابدی بردار زیرا دشمن هرچه را که در قدس تو بود، خراب کرده است.
4
دشمنانت در میان جماعت تو غرّش میکنند و عَلَمهای خود را برای علامات برپا مینمایند.
5
و ظاهر میشوند چون کسانی که تبرها را بر درختان جنگل بلند میکنند.
6
و الآن همهٔٔ نقشهای تراشیدهٔ آن را به تبرها و چکشها خرد میشکنند.
7
قدسهای تو را آتش زدهاند و مسکن نام تو را تا به زمین بیحرمت کردهاند.
8
و در دل خود میگویند، آنها را تماماً خراب میکنیم. پس جمیع کنیسههای خدا را در زمین سوزانیدهاند.
9
آیات خود را نمیبینیم و دیگر هیچ نبی نیست. و در میان ما کسی نیست که بداند تا به کی خواهد بود.
10
ای خدا، دشمن تا به کی ملامت خواهد کرد؟ و آیا خصم، تا به ابد نام تو را اهانت خواهد نمود؟
11
چرا دست خود، یعنی دست راست خویش را برگردانیدهای؟ آن را از گریبان خود بیرون کشیده، ایشان را فانی کن.
12
و خدا از قدیم پادشاه من است. او در میان زمین نجاتها پدید میآورد.
13
تو به قوّت خود دریا را منشق ساختی و سرهای نهنگان را در آبهاشکستی.
14
سرهای لِویاتان را کوفته، و او را خوراک صحرانشینان گردانیدهای.
15
تو چشمهها و سیلها را شکافتی و نهرهای دائمی را خشک گردانیدی.
16
روز از آنِ توست و شب نیز از آنِ تو. نور و آفتاب را تو برقرار نمودهای.
17
تمامی حدود جهان را تو پایدار ساختهای. تابستان و زمستان را تو ایجاد کردهای.
18
ای خداوند این را به یادآور که دشمن ملامت میکند و مردم جاهل نام تو را اهانت مینمایند.
19
جانِ فاختهٔ خود را به جانور وحشی مسپار. جماعت مسکینان خود را تا به ابد فراموش مکن.
20
عهد خود را ملاحظه فرما زیرا که ظلمات جهان از مسکنهای ظلم پراست.
21
مظلومان به رسوایی برنگردند. مساکین و فقیران نام تو را حمد گویند.
22
ای خدا برخیز و دعوای خود را برپا دار؛ و به یادآور که احمق تمامیِ روز تو را ملامت میکند.
23
آواز دشمنان خود را فراموش مکن و غوغای مخالفان خود را که پیوسته بلند میشود.
Top
| |
Next Chapter
| |
Index
| |
Home
Full online version
here
[with search engine, multilingual display and audio Bible]